جهت

جهت انقلاب ،جهتی توحیدی است

جهت

جهت انقلاب ،جهتی توحیدی است

هر که با خط سبزت سر سودا باشد
پای ازین دایره بیرون ننهد تا باشد

همه عالم عاشق است

بسم الله الرحمن الرحیم

اگر سر دفتر عشق را بر هم زنیم می بینیم که همه عالم عاشق است.

 همه عالم از درد عشق می سوزد .

تمام داستانها داستان عشق است . تمام حرفها حرف عشق است. حرف عشق است و سوختن.

حرف ها ,حکایت از غم جدایی دارد, حکایت از شوق وصال.اما وصلی که باید قربانی شد تا رسید.

باید جان داد, تا جان تازه ای گرفت.

عشق فقط در سوختن معنی می دهد.لازمه سوختن قربانی شدن  است. همه عالم عاشق است.

تک تک ذرات عالم, چه عالم شهود, چه عالم غیب عاشق است. هر چیزی چه جسمیت داشته باشد و چه نداشته باشد باید قربانی عشق خود گردد. باید قربانی وجودی بالاتر از وجود خود گردد تا سرنجام به وجود مطلق برسد.

داستان را از خورشید شروع می کنم. خورشیدی که می سوزد و می سوزد .آنقدر می سوزد تا هستی را از سوختن خود روشن کند. این سوختن نتیجه قربانی کردن خود است برای انسان . با سوختن خود هستی را برای انسان روشن می کند . زندگی جسمانی انسان را به حرکت در می آورد , تا سرانجام در وجود انسان فانی شود. وجودش را با وجود انسان یکی کند. سوختن خورشید سوختن است . همان دردی را برای خورشید دارد که سینه یک انسان عاشق دارد . خورشید خود را قربانی می کند برای انسان.

یک درخت سیب را تصور کنیم. با چه زحمت و مشقتی میوه ای را می پرورد. شاید از نظر ما زحمتی ندارد ولی سرمایه درخت است و حاصل زحمت و عمرش میوه اش هست.به میوه اش عشق می ورزد. او را همچون من فرزند انسان دوست دارد. ولی فرزندش را تسلیم عشق خود می کند. درد می کشد آه اش بلند می شود ولی فرزندش را قربانی انسان می کند تا وجودش را در وجود انسانفانی کند تا با انسان یکی شود.

توجه کرده ای وقتی چوب درخت را می سوزانی داری آتش بر عضوی از درخت می زنی. داری او را میسوزانی و قربانی خودت می کنی. همه حکایت ها حکایت از سوختن دارد.

وقتی حیوانی را قربانی خود می کنی. آیا به خیالت آن حیوان چیزی نمی فهمد. او می بیند. می داند که باید قربانی شود. اصلا آمده تا قربانی شود.

سرش را بر گودی قتلگاهش می گذارد تا مرحمی باشد برآتش عشقش. همه وجودش را تسلیم انسان می کند. قطعه قطعه می شود تا رسم قربانی شدن را بر جای آورد و وجودش را فانی کند در وجود انسان و یکی شود با انسان.

یه دانه گندم یه دانه جو و.... همه و همه

همه عالم قربانی می شود برای انسان .

از همان زمانی که تمام فرشتگان بر انسان سجده کردند در اصل همه عالم بر انسان سجده کرد.

همه عالم باید در وجود انسان کامل فانی شود. کمال عالم همین است.

و انسان حسمیت را می گیرد و وجود آنها را با وجود خودش یکی می کند.

حال اگر برای انسان قربانی نشوند همانند میوه ای گندیده به گوشه ای می افتند و نابود می شوند .

ای انسان تو نیز باید به عشق خود بسوزی.

باید بسوزی و سرانجام خود را قربانی کنی  تا در وجودی بالاتر فانی شوی و وجودت با وجودش یکی شود . کمال انسان همین است.

در واقع همه عالم برای انسان قربانی می شود و وجودش را با وجود انسان یکی می کند تا انسان نیز خود را قربانی خداوند کند تا وجود همه عالم با وجود خداوند یکی شود.

  • محمدرضا احمدی

نظرات  (۱)

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی